محمدعلی بن ابیطالب حزینلاهیجیحَزین لاهیجی، شاعر ، مورخ و عالم مشهور شیعی قرن دوازدهم است. ۱ - نام و تولدنام وی محمدعلی بن ابیطالب و حزین تخلص او بود وی در ۲۷ ربیعالآخر ۱۱۰۳ در اصفهان به دنیا آمد. [۱]
محمدعلی بن ابیطالب حزینلاهیجی، تاریخ حزین، ج۱، ص۱۸، چاپ اف سی بلفور، لندن ۱۸۳۱.
نسبش با شانزده واسطه به شیخابراهیم زاهد گیلانی ، عارف قرن هفتم و مرشد شیخ صفیالدینِ اردبیلی (متوفی ۷۳۵) میرسد. [۲]
محمدعلی بن ابیطالب حزینلاهیجی، تاریخ حزین، ج۱، ص۵، چاپ اف سی بلفور، لندن ۱۸۳۱.
موطن اصلی خاندان حزین آستارا بود، اما بعدها جد هشتمش، شهابالدین علی، به لاهیجان مهاجرت کرد. [۳]
محمدعلی بن ابیطالب حزینلاهیجی، تاریخ حزین، ج۱، ص۵ـ۶، چاپ اف سی بلفور، لندن ۱۸۳۱.
[۴]
فریدون نوزاد، «حزین لاهیجی»، ج۱، ص۳۰۵، ارمغان، دوره ۳۹، ش ۵ (مرداد ۱۳۴۹).
۲ - پدرپدر حزین در جوانی، برای استفاده از محضر آقاحسین خوانساری (متوفی ۱۰۹۹)، به اصفهان رفت و در آنجا مقیم شد. وی در آنجا با دختر یکی از پارسایان ازدواج کرد و صاحب چهار فرزند شد که اولین آنها محمدعلی بود. [۵]
محمدعلی بن ابیطالب حزینلاهیجی، تاریخ حزین، ج۱، ص۱۱ـ۱۳، چاپ اف سی بلفور، لندن ۱۸۳۱.
۳ - تحصیلاتمحمدعلی از چهارسالگی نزد ملاشاهمحمد شیرازی تحصیل علم را آغاز کرد، از هشت سالگی از ملکحسین قاری فنون تجوید و قرائت قرآن را فراگرفت و کتابهای درسی مهمی نظیر شرح جامی بر کافیه ، شرح ایساغوجی ، شرح مطالع و کتاب من لایحْضُرُه الفقیه را نزد پدر خواند. در همین دوران، میل به سرودن شعر در وی پدیدار شد، اما به دلیل منع پدرش قریحه شاعری خود را آشکار نمیکرد. [۶]
محمدعلی بن ابیطالب حزینلاهیجی، تاریخ حزین، ج۱، ص۱۸ـ ۲۱، چاپ اف سی بلفور، لندن ۱۸۳۱.
۴ - اساتیدشیخخلیلاللّه طالقانی، استادِ عرفان محمدعلی، با اهدای تخلصِ حزین به وی، شاعری وی را آشکار کرد و وقتی حزین در مجلسی، در حضور پدرش، در جواب اشعار محتشم کاشانی شعری خواند، پدرش نیز او را تشویق نمود. [۷]
محمدعلی بن ابیطالب حزینلاهیجی، تاریخ حزین، ج۱، ص۲۲، چاپ اف سی بلفور، لندن ۱۸۳۱.
[۸]
محمدعلی بن ابیطالب حزینلاهیجی، تاریخ حزین، ج۱، ص۲۷ـ۳۰، چاپ اف سی بلفور، لندن ۱۸۳۱.
حزین در سفرهایی که با پدرش همراه میشد نیز از محضر وی بهره میبرد. او در نخستین سفرش به لاهیجان ، در هر منزل ، شرح تجرید و زبدةالاصول را نزد پدر میخواند. [۹]
محمدعلی بن ابیطالب حزینلاهیجی، تاریخ حزین، ج۱، ص۴۵ـ۴۷، چاپ اف سی بلفور، لندن ۱۸۳۱.
وی درباره ادیان نیز مطالعه و تحقیق میکرد؛ انجیل را از دانشمند مسیحی ، آوانوس، و تورات را نزدِ یکی از یهودیانِ اصفهان بهنام شعیب آموخت. حزین در سفر به فارس ، در شهر بیضا با دانشمندی زردشتی آشنا شد و مطالب اساسی زردشتی را از او فراگرفت. [۱۰]
محمدعلی بن ابیطالب حزینلاهیجی، تاریخ حزین، ج۱، ص۱۵، چاپ اف سی بلفور، لندن ۱۸۳۱.
۵ - از دست دادن والدیندر ۱۱۲۳، نخست پدرش و سپس مادرش را از دست داد و ناچار سرپرستی برادران کوچکتر و مادربزرگش را برعهده گرفت. [۱۱]
محمدعلی بن ابیطالب حزینلاهیجی، تاریخ حزین، ج۱، ص۱۵، چاپ اف سی بلفور، لندن ۱۸۳۱.
[۱۲]
محمدعلی بن ابیطالب حزینلاهیجی، تاریخ حزین، ج۱، ص۱۰۰ـ۱۰۱، چاپ اف سی بلفور، لندن ۱۸۳۱.
به دنبال حمله افغانان به اصفهان و محاصره آنجا، دو برادر و مادربزرگ حزین براثر بیماری از دنیا رفتند، کتابخانه ارزشمند حزین که از پدرش به او به ارث رسیده بود، غارت شد و خود وی نیز سخت بیمار گردید. [۱۳]
محمدعلی بن ابیطالب حزینلاهیجی، تاریخ حزین، ج۱، ص۱۱۰ـ۱۱۲، چاپ اف سی بلفور، لندن ۱۸۳۱.
۶ - سفرهای ویوی ناچار در محرّم ۱۱۳۵ با لباس مُبَدَّل، با چند تن از بزرگان شهر ، از اصفهان خارج شد و به خوانسار و سپس به خرّمآباد رفت. تا حدود یک سال، وضع روحی و قوای فکری حزین سخت آشفته بود، به طوری که هیچیک از محفوظات و آموختههای خود را به خاطر نداشت. در دو سالی که وی در خرّمآباد مقیم بود، به تدریس شرح اشارات ، کافی و تفسیر بیضاوی پرداخت. [۱۴]
محمدعلی بن ابیطالب حزینلاهیجی، تاریخ حزین، ج۱، ص۱۱۳ـ ۱۱۸، چاپ اف سی بلفور، لندن ۱۸۳۱.
در این میان، آشفتگی مرزهای غربی ایران و لشکرکشی عثمانیان، باعث اضطراب مردم آن ناحیه شد. حزین مردم را به ایستادگی در برابر دشمن تشویق کرد و با هفتاد نفر به همدان رفت تا به مقاومت مردم در برابر محاصره عثمانیان کمک کند. سپس از طریق شوشتر به هویزه و بصره رفت و قصد سفر حج کرد، اما بیمار شد و به ایران بازگشت. هنگامی که دولت عثمانی آذربایجان را گرفت، حزین از طریق کرمانشاه و تویسرکان به نجف رفت. پس از سه سال به ایران بازگشت و از آنجا به تهران و سپس به اصفهان رفت. شش ماه در آنجا ماند و شاه طهماسب دوم را در امور کشورداری اندرز داد، ولی چون تغییری در رفتار او ندید، از اصفهان خارج شد. [۱۵]
محمدعلی بن ابیطالب حزینلاهیجی، تاریخ حزین، ج۱، ص۱۱۳ـ۱۹۰، چاپ اف سی بلفور، لندن ۱۸۳۱.
حزین در ۱۱۴۵ به حج رفت. در ۱۱۴۶ از بندرعباس با کشتی به سوی سواحل هند رهسپار شد. [۱۶]
محمدعلی بن ابیطالب حزینلاهیجی، تاریخ حزین، ج۱، ص۱۹۱ـ ۲۳۳، چاپ اف سی بلفور، لندن ۱۸۳۱.
دو سال در مُلتان ماند و سپس به دهلی رفت. وی در تمام این مدت بیمار بود و تا ۱۱۵۴، که شروع به نوشتن شرححال خود کرد، در دهلی مقیم بود. [۱۷]
محمدعلی بن ابیطالب حزینلاهیجی، تاریخ حزین، ج۱، ص۲۴۳ـ ۲۴۴، چاپ اف سی بلفور، لندن ۱۸۳۱.
[۱۸]
محمدعلی بن ابیطالب حزینلاهیجی، تاریخ حزین، ج۱، ص۲۷۳، چاپ اف سی بلفور، لندن ۱۸۳۱.
[۱۹]
محمدعلی بن ابیطالب حزینلاهیجی، تاریخ حزین، ج۱، ص۲۷۶، چاپ اف سی بلفور، لندن ۱۸۳۱.
تذکرهنویسان هندی بارها به سفرهای وی اشاره کردهاند [۲۰]
علیقلی بن محمدعلی واله داغستانی، تذکره ریاضالشعراء، ج۲، ص۶۳۲ـ ۶۳۵، چاپ محسن ناجی نصرآبادی، تهران ۱۳۸۴ش.
[۲۱]
میرغلامعلی بن نوح آزاد بلگرامی، مآثرالکرام، ج۱، ص۱۹۴، دفتر۲، حیدرآباد، دکن ۱۳۳۱/۱۹۱۳.
احمدعلی، هفت آسمان، ص۱۶۲، کلکته ۱۸۷۳، چاپ افست تهران ۱۹۶۵.مطالعه زندگی حزین در میان شاعران روزگار خود و شاید در میان تمام شاعران ایران، از حیث سفرهای بسیار آن، اهمیت دارد و حوادث زندگی او در زندگی کمتر شاعر ایرانی روی داده است. [۲۲]
محمدرضا شفیعی کدکنی، شاعری در هجوم منتقدان: نقد ادبی در سبک هندی پیرامون شعر حزین لاهیجی، ج۱، ص۷۲، تهران ۱۳۷۵ش.
در دهلی، محمدشاه برای حزین مقرری تعیین کرد تا زندگیاش آسوده باشد، اما چون حزین هندوستان و مردمش را در اشعار خود هجو کرده بود، شاعران دهلی با این امر مخالفت کردند. حزین هم چون اوضاع را آشفته دید به بنارس رفت و تا پایان عمر در آنجا ماند. [۲۳]
میرغلامعلی بن نوح آزاد بلگرامی، مآثرالکرام، دفتر۲، حیدرآباد، دکن ۱۳۳۱/۱۹۱۳.
[۲۴]
محمد قدرتاللّه گوپاموی، کتاب تذکره نتائجالافکار، ج۱، ص۱۹۸ـ۲۰۰، بمبئی ۱۳۳۶ش.
با وجود اشعار حزین در هجو مردم هند، آنان خصوصآ بنارسیها برای وی حرمت زیادی قائل بودند و او را انسانی پاک میدانستند. [۲۵]
احمدعلی هاشمی سندیلوی، تذکره مخزنالغرائب، ج۱، ص۸۰۴، چاپ محمدباقر، لاهور ۱۹۶۸ـ۱۹۷۰.
[۲۶]
بندربن داس خوشگو، سفینه خوشگو، ج۱، ص۲۹۱ـ۲۹۲، دفتر۳، چاپ سیدشاهمحمد عطاءالرحمان عطاکاکوی، پتنه ۱۳۷۸/۱۹۵۹.
۷ - وفاتحزین در ۱۱ جمادیالاولی ۱۱۸۰ در بنارس درگذشت و در محلهای به نام فاطمان، به خاک سپرده شد. آرامگاه او زیارتگاه بسیاری از مردم هند و بنارس بود. [۲۷]
احمدعلی، هفت آسمان، ص۱۶۴، کلکته ۱۸۷۳، چاپ افست تهران ۱۹۶۵.
[۲۸]
عبداللطیف بن ابیطالب شوشتری، تحفةالعالم، ج۱، ص۴۱۵، و، ذیل التحفه، چاپ صمد موحد، تهران ۱۳۶۳ش.
۸ - آثارآثار حزین شامل ۵۳ اثر منظوم و منثور است. ۸.۱ - اشعاراشعار وی در روزگار خودش در هند شهرت بسیار داشت. چندین رساله ارزشمند در نقد اشعار وی نوشته شده است، که مهمترین آنها تنبیهالغافلین فی الاعتراض علی اشعار الحزین (تألیف شده در ۱۱۵۶، از سراجالدین علیخان آرزو) و نقدی از محمد عظیم ثبات است. تا سده سیزدهم، شش رساله دیگر له و علیه اشعار حزین نوشته شده است که نشاندهنده اهمیت و نفوذ شعر وی در میان مردم هند است. [۲۹]
محمدرضا شفیعی کدکنی، شاعری در هجوم منتقدان: نقد ادبی در سبک هندی پیرامون شعر حزین لاهیجی، ج۱، ص۱۷ـ ۱۸، تهران ۱۳۷۵ش.
واله داغستانی نیز در تذکره ریاضالشعراء، [۳۰]
علیقلی بن محمدعلی واله داغستانی، تذکره ریاضالشعراء، ج۱، ص۶۵۷، چاپ محسن ناجی نصرآبادی، تهران ۱۳۸۴ش.
با اینکه انتقادات بسیار بر شعر حزین دارد، جامعیت او را در انواع شعر ستوده است.حزین در بیشتر قالبهای شعری طبعآزمایی کرده است، اما غزلهای او اهمیت بیشتری دارند. ۸.۱.۱ - قصایدقصاید وی بیشتر استقبال از انوری و خاقانی است [۳۱]
محمدعلی بن ابیطالب حزینلاهیجی، دیوان، ج۱، ص۵۵۹ـ۵۶۱، چاپ ذبیحاللّه صاحبکار، تهران ۱۳۷۴ش.
[۳۲]
محمدعلی بن ابیطالب حزینلاهیجی، دیوان، ج۱، ص۶۲۱، چاپ ذبیحاللّه صاحبکار، تهران ۱۳۷۴ش.
[۳۳]
محمدعلی بن ابیطالب حزینلاهیجی، دیوان، ج۱، ص۶۲۳، چاپ ذبیحاللّه صاحبکار، تهران ۱۳۷۴ش.
و دلیلآن تصویرپردازیهای این دو شاعر است، با این حال این قصاید او در برابر قصاید آنان، بیارج و سست بنیادند.حزین قصیدهای هم در استقبالِ قصیدهای از ناصرخسرو سروده [۳۴]
محمدعلی بن ابیطالب حزینلاهیجی، دیوان، ج۱، ص۵۵۱ـ۵۵۲، چاپ ذبیحاللّه صاحبکار، تهران ۱۳۷۴ش.
که نه تنها سبک اصلی را در آن رعایت نکرده، بلکه افعالی آورده است که همگی خارج از قوانین زباناند. [۳۵]
محمدرضا شفیعی کدکنی، شاعری در هجوم منتقدان: نقد ادبی در سبک هندی پیرامون شعر حزین لاهیجی، ج۱، ص۱۷ـ ۱۸، تهران ۱۳۷۵ش.
وی چندین قصیده در مدحِ حضرت رسول صلیاللّه علیهوآله ، [۳۶]
محمدعلی بن ابیطالب حزینلاهیجی، دیوان، ج۱، ص۵۵۲ـ۵۶۲، چاپ ذبیحاللّه صاحبکار، تهران ۱۳۷۴ش.
حضرت علی علیهالسلام [۳۷]
محمدعلی بن ابیطالب حزینلاهیجی، دیوان، ج۱، ص۵۶۷ـ ۵۹۵، چاپ ذبیحاللّه صاحبکار، تهران ۱۳۷۴ش.
و امام رضا علیهالسلام [۳۸]
محمدعلی بن ابیطالب حزینلاهیجی، دیوان، ج۱، ص۵۹۵ـ ۶۰۱، چاپ ذبیحاللّه صاحبکار، تهران ۱۳۷۴ش.
دارد.۸.۱.۲ - غزلیاتغزلیات حزین حدود هفت هزار بیت از دیوانش را تشکیل دادهاند. غزل حزین یکی از آخرین نمونههای برجسته سبک هندی یا اصفهانی است. شعر وی، برخلاف همه معاصران و پیشینیانش در سبک هندی، از نظر تخیل و بیان، بسیار روشن و فصیح است و پس از صائب و کلیم و چند شاعر مهم دیگر این سبک، حزین از شاعرانِ طراز اول این سبک محسوب میشود. [۳۹]
محمدرضا شفیعی کدکنی، شاعری در هجوم منتقدان: نقد ادبی در سبک هندی پیرامون شعر حزین لاهیجی، ج۱، ص۱۰۸، تهران ۱۳۷۵ش.
شعر او حد فاصلی میان شیوه شاعران قدیم و شاعران سبک هندی است . [۴۰]
ذبیحاللّه صفا، گنج سخن: شاعران بزرگ پارسیگوی و منتخب آثار آنان، ج۳، ص۱۳۴، (تهران ۱۹۶۹).
غزلهای حزین بیشتر از اشعار دیگر شاعران سبک هندی، عاشقانه و عرفانیاند. وی غزلهای عرفانی خویش را که ویژگیهای سبک عراقی دارند، بیشتر در استقبال از اشعار عطار و مولوی و سیدقاسم انوار سروده است. [۴۱]
محمدرضا شفیعی کدکنی، شاعری در هجوم منتقدان: نقد ادبی در سبک هندی پیرامون شعر حزین لاهیجی، ج۱، ص۱۰۸ـ ۱۱۰، تهران ۱۳۷۵ش.
حسینی سنبهلی [۴۲]
میرحسین دوست حسینی سنبهلی، تذکره حسینی، ج۱، ص۱۰۷، چاپ سنگی (لکهنو ۱۲۹۲).
حزین را در شعر قدیم و جدید استاد میداند.خوشگو [۴۳]
بندربن داس خوشگو، سفینه خوشگو، ج۱، ص۲۹۱، دفتر۳، چاپ سیدشاهمحمد عطاءالرحمان عطاکاکوی، پتنه ۱۳۷۸/۱۹۵۹.
حزین را پیرو سعدی و حافظ معرفی کرده که برای شاعران سبک هندی اهمیت چندانی قائل نبوده است.با اینکه در شعر او مضامین عارفانه و صوفیانه فراوانی به چشم میخورد، دلیل قاطعی وجود ندارد که بتوان حزین را به سلسلهای از صوفیان منسوب کرد. [۴۴]
محمدرضا شفیعی کدکنی، شاعری در هجوم منتقدان: نقد ادبی در سبک هندی پیرامون شعر حزین لاهیجی، ج۱، ص۹۲، تهران ۱۳۷۵ش.
حزین اشعاری هم به عربی دارد که به نظر برخی، این اشعار به پایه اشعار فارسی وی نمیرسند. [۴۵]
هرومل سدارنگانی، پارسیگویان هند و سند، ج۱، ص۱۶۳، (تهران) ۱۳۵۵ش.
[۴۶]
صدیق حسنخان، شمعانجمن، ج۱، ص۱۳۱، چاپ سنگی بهوپال ۱۲۹۳.
از مندرجات کلیات حزین [۴۷]
محمدعلی بن ابیطالب حزینلاهیجی، کلیات حزین، ج۱، ص۹، نسخه خطی کتابخانه (ش ۱) مجلس شورای اسلامی، ش ۹۷۱.
[۴۸]
محمدعلی بن ابیطالب حزینلاهیجی، کلیات حزین، ج۱، ص۱۲۳، نسخه خطی کتابخانه (ش ۱) مجلس شورای اسلامی، ش ۹۷۱.
معلوم میشود که او قصد داشته است درمقابل خمسه نظامی، پنج دیوان بسراید. [۴۹]
هرومل سدارنگانی، پارسیگویان هند و سند، ج۱، ص۱۶۲، (تهران) ۱۳۵۵ش.
[۵۰]
علیرضا نقوی، تذکرهنویسی فارسی در هند و پاکستان، ج۱، ص۳۶۳، تهران ۱۳۴۳ش.
اولین دفتر شعر حزین، مثنوی ساقینامه او، شامل هزاربیت، است. دومین دیوان وی تذکرةالعاشقین است که آن را، هنگام بازگشت از شیراز و اقامت در اصفهان، در ده هزار بیت سرود. وی دیوان سوم خود را در شیراز با حدود چهار هزار بیت، دیوان چهارمش را به همراه یک مثنوی ۱۲۰۰ بیتی با نام خرابات، در مشهد و پنجمین دیوانش را هنگام اقامت در هند تدوین کرد، که به این نکته تنها در مقدمه تذکرةالمعاصرین اشاره شده است. [۵۱]
محمدعلی بن ابیطالب حزینلاهیجی، تاریخ حزین، ج۱، ص۳۱، چاپ اف سی بلفور، لندن ۱۸۳۱.
[۵۲]
محمدعلی بن ابیطالب حزینلاهیجی، تاریخ حزین، ج۱، ص۹۷ـ۹۸، چاپ اف سی بلفور، لندن ۱۸۳۱.
[۵۳]
محمدعلی بن ابیطالب حزینلاهیجی، تاریخ حزین، ج۱، ص۱۰۰ـ ۱۰۱، چاپ اف سی بلفور، لندن ۱۸۳۱.
[۵۴]
محمدعلی بن ابیطالب حزینلاهیجی، تاریخ حزین، ج۱، ص۱۶۳ـ ۱۶۴، چاپ اف سی بلفور، لندن ۱۸۳۱.
[۵۵]
محمدعلی بن ابیطالب حزینلاهیجی، تذکرة المعاصرین، مقدمه سالک، ص۶۴ـ۶۵، چاپ معصومه سالک، تهران ۱۳۷۵ش.
کلیات حزین، که در کانپور و لکهنو چاپ شده، مشتمل است بر دیوان چهارم او که دربردارنده قصاید، غزلیات ، رباعیات ، قطعات و مثنویاتی با نام چمن و انجمن، خرابات، مطمح الانظار، فرهنگنامه و صفیردل است، همراه دیباچهای منثور که در ۱۱۷۲ نوشته شده و نیز مثنویِ حدیقه ثانی یا ودیعةالبدیعة که آن را به تقلید از حدیقه سنایی سروده است. [۵۶]
محمدعلی بن ابیطالب حزینلاهیجی، تذکرة المعاصرین، مقدمه سالک، ص۶۵ـ۶۶، چاپ معصومه سالک، تهران ۱۳۷۵ش.
دیوان حزین در ۱۳۷۴ش، به کوشش ذبیحاللّه صاحبکار، در تهران چاپ شد. چون حزین بخش زیادی از عمر خود را صرف فراگیری علوم دینی و عقلی کرده و نزد شانزده تن از استادان روزگارش شاگردی نموده است، [۵۷]
محمدعلی بن ابیطالب حزینلاهیجی، تذکرة المعاصرین، مقدمه سالک، ص۴۵ـ۴۶، چاپ معصومه سالک، تهران ۱۳۷۵ش.
آثار بسیاری نیز در حوزههای علمی و دینی با نثری روشن و پخته دارد. [۵۸]
محمدتقی بهار، سبکشناسی، ج۳، ص۳۱۰، یا، تاریخ تطور نثر فارسی، تهران ۱۳۵۵ـ۱۳۵۶ش.
[۵۹]
محمدرضا شفیعی کدکنی، شاعری در هجوم منتقدان: نقد ادبی در سبک هندی پیرامون شعر حزین لاهیجی، ج۱، ص۱۰۳، تهران ۱۳۷۵ش.
در بسیاری منابع، او را از علمای بزرگ و جامع انواع علوم خواندهاند. [۶۰]
محمدعلی مدرستبریزی، ریحانة الادب، ج۲، ص۴۱، تهران ۱۳۶۹ش.
[۶۱]
عبداللطیف بن ابیطالب شوشتری، تحفةالعالم، ج۱، ص۴۱۴، و، ذیل التحفه، چاپ صمد موحد، تهران ۱۳۶۳ش.
۸.۲ - فلسفه و کلاماز میان آثار منظوم حزین، شانزده کتاب در حوزه فلسفهاند (از جمله شرح تجرید ، کنهالمرام و رساله تجرد نفس)، چهار اثر در علم کلاماند (مانند رساله امامت و بشارتالنبوت)، و پنج اثر در احوال رجال (از جمله اخبار صفیالدین حلی و تذکرة المعاصرین). مهمترین آنها تذکرةالمعاصرین است، در شرححال یکصد تن از دانشمندان و شاعران معاصر مؤلف، که در اواخر ۱۱۶۵ در هند و تنها با اتکا بر حافظه نوشته است. این کتاب در ۱۳۷۵ش در تهران به کوشش معصومه سالک بهچاپ رسید. ۸.۳ - تاریخحزین دو اثر نیز در حوزه تاریخ دارد: واقعات ایران و هند، و تاریخ حزین. هر دو کتاب از منابع ارزشمند تاریخ اصفهان در زمان حمله افغانها و نیز سلطنت نادرشاهاند . کتاب اخیر به کوشش بلفور، در ۱۲۴۷/ ۱۸۳۱ در لندن چاپ شد. ۸.۴ - زندگینامهظاهراً زندگینامه خودنوشتی هم از حزین به نظم وجود داشته که در حمله افغانان از کتابخانه وی به غارت رفته و احتمالاً تک نسخهای از آن را براون در موزه بریتانیا دیده است. مجموعهای از رسائل پراکنده حزین در موضوعات گوناگون (مثل رساله اوزان و مقادیر، المذاکرات فی المحاضرات، و شرح قصیده لامیه) در کنار نُه رساله دیگر او، که به نام برخی از آنها اشاره شد، با نام رسائل حزین لاهیجی به کوشش علی اوجبی و چند تن دیگر در ۱۳۷۷ش در تهران به چاپ رسیده است. ۹ - فهرست منابع(۱) میرغلامعلی بن نوح آزاد بلگرامی، مآثرالکرام، دفتر۲، حیدرآباد، دکن ۱۳۳۱/۱۹۱۳. (۲) احمدعلی، هفت آسمان، کلکته ۱۸۷۳، چاپ افست تهران ۱۹۶۵. (۳) محمدتقی بهار، سبکشناسی، یا، تاریخ تطور نثر فارسی، تهران ۱۳۵۵ـ۱۳۵۶ش. (۴) محمدعلی بن ابیطالب حزینلاهیجی، تاریخ حزین، چاپ اف سی بلفور، لندن ۱۸۳۱. (۵) محمدعلی بن ابیطالب حزینلاهیجی، تذکرة المعاصرین، چاپ معصومه سالک، تهران ۱۳۷۵ش. (۶) محمدعلی بن ابیطالب حزینلاهیجی، دیوان، چاپ ذبیحاللّه صاحبکار، تهران ۱۳۷۴ش. (۷) محمدعلی بن ابیطالب حزینلاهیجی، کلیات حزین، نسخه خطی کتابخانه (ش ۱) مجلس شورای اسلامی، ش ۹۷۱. (۸) میرحسین دوست حسینی سنبهلی، تذکره حسینی، چاپ سنگی (لکهنو ۱۲۹۲). (۹) بندربن داس خوشگو، سفینه خوشگو، دفتر۳، چاپ سیدشاهمحمد عطاءالرحمان عطاکاکوی، پتنه ۱۳۷۸/۱۹۵۹. (۱۰) هرومل سدارنگانی، پارسیگویان هند و سند، (تهران) ۱۳۵۵ش. (۱۱) محمدرضا شفیعی کدکنی، شاعری در هجوم منتقدان: نقد ادبی در سبک هندی پیرامون شعر حزین لاهیجی، تهران ۱۳۷۵ش. (۱۲) عبداللطیف بن ابیطالب شوشتری، تحفةالعالم، و، ذیل التحفه، چاپ صمد موحد، تهران ۱۳۶۳ش. (۱۳) صدیق حسنخان، شمعانجمن، چاپ سنگی بهوپال ۱۲۹۳. (۱۴) ذبیحاللّه صفا، گنج سخن: شاعران بزرگ پارسیگوی و منتخب آثار آنان، (تهران ۱۹۶۹). (۱۵) محمد قدرتاللّه گوپاموی، کتاب تذکره نتائجالافکار، بمبئی ۱۳۳۶ش. (۱۶) محمدعلی مدرستبریزی، ریحانة الادب، تهران ۱۳۶۹ش. (۱۷) علیرضا نقوی، تذکرهنویسی فارسی در هند و پاکستان، تهران ۱۳۴۳ش. (۱۸) فریدون نوزاد، «حزین لاهیجی»، ارمغان، دوره ۳۹، ش ۵ (مرداد ۱۳۴۹). (۱۹) علیقلی بن محمدعلی واله داغستانی، تذکره ریاضالشعراء، چاپ محسن ناجی نصرآبادی، تهران ۱۳۸۴ش. (۲۰) احمدعلی هاشمی سندیلوی، تذکره مخزنالغرائب، چاپ محمدباقر، لاهور ۱۹۶۸ـ۱۹۷۰. ۱۰ - پانویس
۱۱ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «محمدعلی بن ابیطالب حزینلاهیجی»، شماره۶۰۹۵. |